به گزارش مجله خبری نگار،دانشمندان تمام دادههای اپیدمیولوژیک موجود در بار دیابت را تجزیه و تحلیل و ترکیب کردند که به عنوان کاهش سلامت به دلیل دیابت از طریق تعداد موارد، شدت بیماری و مرگ و میر تعریف میشود.
مطالعه اخیر با استفاده از یک ابزار مدل سازی که عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی و چاقی را در نظر میگیرد، شیوع دیابت را تا سال ۲۰۵۰ پیش بینی کرد. در این رابطه لورین استافورد (Lauryn Stafford) پژوهشگر این مطالعات در دانشگاه واشنگتن و لیان اونگ (Liane Ong) محقق ارشد پژوهشی در موسسه سنجش و ارزیابی سلامت دانشگاه واشنگتن اعلام کردند: ما همچنین نسبت ناتوانی دیابت و مرگ ناشی از عوامل خطر خاص مربوط به چاقی، رژیم غذایی، فعالیت بدنی، محیط یا شغل، مصرف دخانیات و مصرف الکل را تخمین زدیم.
استافورد توضیح میدهد: این تجزیه و تحلیل بخشی از مطالعه بزرگتر بار جهانی بیماریها، آسیبها و عوامل خطر است که کاهش سلامتی را به دلیل صدها بیماری، صدمات و عوامل خطر از سال ۱۹۹۰ تعیین کرده است.
او میافزاید: تیم تحقیقاتی ما پیشبینی کرد که انتظار میرود هر کشوری تا سال ۲۰۵۰ افزایش موارد دیابت را تجربه کند. مناطقی که انتظار میرود سختترین آسیب را ببینند شامل شمال آفریقا و خاورمیانه و کشورهای جزیرهای اقیانوس آرام میشود و در این کشورها اگر روند فعلی ادامه یابد، از هر ۵ نفر یک نفر در سال ۲۰۵۰ با دیابت زندگی میکند.
در حالی که دیابت نوع ۱ و ۲ هر دو با سطوح بالای قند خون مشخص میشود که به عنوان گلوکز نیز شناخته میشود، نوع ۲ یک بیماری قابل پیشگیری است که به دلیل مقاومت تدریجی به انسولین رخ میدهد و معمولاً در بین بزرگسالان تشخیص داده میشود. از طرف دیگر، نوع ۱ یک بیماری خود ایمنی است که در آن بدن نمیتواند انسولین تولید کند و معمولاً در دوران کودکی یا نوجوانی ایجاد میشود.
به گفته محققان، پیش بینی میشود که اکثریت قریب به اتفاق موارد جدید دیابت در سه دهه آینده نوع ۲ باشد. استافورد میگوید: ما انتظار داریم که دو عامل اصلی این آمار بالا پیری جمعیت و افزایش چاقی باشند. در سال ۲۰۲۱، چاقی مهمترین عامل خطر برای دیابت نوع ۲ بود که بیش از نیمی از ناتوانی و مرگ ناشی از این بیماری را به خود اختصاص داد.
علاوه بر این، مطالعات نشان میدهد که نرخ چاقی همچنان در حال افزایش است و هیچ برنامهای هنوز کاهش پایدار و در سطح جمعیت را در چاقی نشان نداده است. به گفته دانشمندان برای معکوس کردن این روند در نرخ چاقی، رویکردی که هم عوامل رفتاری و هم عوامل ساختاری مرتبط با حفظ یک رژیم غذایی سالم و فعالیت بدنی کافی را هدف قرار دهد، مورد نیاز است.